شگفتیهای آفرینش
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ
أَ لَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ یُزْجِی سَحاباً ثُمَّ یُؤَلِّفُ بَیْنَهُ ثُمَّ یَجْعَلُهُ رُکاماً فَتَرَى الْوَدْقَ یَخْرُجُ مِنْ خِلالِهِ وَ یُنَزِّلُ مِنَ السَّماءِ مِنْ جِبالٍ فِیها مِنْ بَرَدٍ فَیُصِیبُ بِهِ مَنْ یَشاءُ وَ یَصْرِفُهُ عَنْ مَنْ یَشاءُ یَکادُ سَنا بَرْقِهِ یَذْهَبُ بِالْأَبْصارِ *
به نام خداوند بخشنده بخشایشگر
آیا ندیدی که خداوند ابرهایی را به آرامی میراند، سپس میان آنها پیوند میدهد، و بعد آن را متراکم میسازد؟! در این حال، دانه های باران را میبینی که از لابه لای آن خارج میشود؛ و از آسمان از کوههایی که در آن است (ابرهایی که همچون کوهها انباشته شدهاند) دانه های تگرگ نازل میکند، و هر کس را بخواهد بوسیله ی آن زیان میرساند، و از هر کس بخواهد این زیان را برطرف میکند؛ نزدیک است درخشندگی برق آن (ابرها) چشمها را ببرد! *
« سوره النور آیه ۴۳ »
تفسیر نمونه :
گوشهای دیگر از شگفتیهای آفرینش
باز در این آیات به گوشهی دیگری از شگفتیهای آفرینش و علم و حکمت و عظمتی که ماورای آن نهفته است برخورد میکنیم که همه دلائل توحید ذات پاک اویند. باز روی سخن را به پیامبر صلی الله علیه و آله
کرده میگوید:
«آیا ندیدی که خداوند ابرهائی را به آرامی میراند، سپس آنها را با هم پیوند میدهد و بعد متراکم میسازد»؟! (الم تر ان الله یزجی سحابا ثم یولف بینه ثم یجعله رکاما) . «و در این حال دانههای باران را میبینی که از لابلای ابرها خارج میشوند» و بر کوه و دشت و باغ و صحرا فرو میبارند (فتری الودق یخرج من خلاله).
«یزجی» از مادهی «ازجاء» به معنی راندن با ملایمت است، راندنی که برای ردیف کردن موجودات پراکنده میباشد و این تعبیر دقیقا در مورد ابرها صادق است که هر قطعهای از آن از گوشهای از دریاها برمیخیزد، سپس دست قدرت پروردگار آنها را به سوی هم میراند و پیوند میدهد و متراکم میسازد.
«رکام» (بر وزن غلام) به معنی اشیائی است که روی هم متراکم شدهاند.
و اما «ودق» (بر وزن شرق) به عقیدهی بسیاری از مفسران به معنی دانههای باران است که از خلال ابرها بیرون میآید، ولی به گفتهی «راغب» در «مفردات» معنی دیگری نیز دارد و آن ذرات بسیار کوچکی از آب است که به صورت غبار به هنگام نزول باران در فضا پراکنده میشود، ولی معنی اول در اینجا مناسبتر است، زیرا آنچه بیشتر نشانه عظمت پروردگار است همان دانههای حیاتبخش باران میباشد نه آن ذرات غبار مانند آب.
بعلاوه در هر مورد که قرآن مساله ابرها و نزول برکات را از آسمان مطرح کرده به مساله باران اشاره میکند.
آری باران است که زمینهای مرده را زنده میکند، لباس حیات در پیکر درختان و گیاهان میپوشاند و انسان و حیوانات را سیراب میکند.
سپس به یکی دیگر از پدیدههای شگفتانگیز آسمان و ابرها اشاره کرده میگوید: «و خدا از آسمان، از کوههائی که در آسمان است، دانههای تگرگ نازل میکند»
(و ینزل من السماء من جبال فیها من برد). «تگرگهائی که هر کس را بخواهد به وسیلهی آن زیان میرساند»
شکوفه های درختان، میوهها و زراعتها و حتی گاه حیوانها و انسانها از آسیب آن درامان نیستند (فیصیب به من یشاء). «و از هر کس بخواهد این عذاب و زیان را برطرف میسازد» (و یصرفه عمن یشاء).
آری او است که از یک ابر گاهی باران حیاتبخش نازل میکند و گاه با مختصر تغییر آن را مبدل به تگرگهای زیانبار و حتی کشنده میکند و این نهایت قدرت و عظمت او را نشان میدهد که سود و زیان و مرگ و زندگی انسان را در کنار هم چیده بلکه در دل هم قرار داده است!
و در پایان آیه به یکی دیگر از پدیدههای آسمانی که از آیات توحید است اشاره کرده میگوید: «نزدیک است درخشندگی برق ابرها، چشمهای انسان را ببرد» (یکاد سنا برقه یذهب بالابصار).
ابرهائی که در حقیقت از ذرات «آب» تشکیل شده است به هنگامی که حامل نیروی برق میشود، آنچنان «آتشی» از درونش بیرون میجهد که برقش چشمها را خیره و رعدش گوشها را از صدای خود پر میکند و گاه همه جا را میلرزاند، این نیروی عظیم در لابلای این بخار لطیف راستی شگفتانگیز است!
پاسخ به یک سؤال
تنها سؤالی که در اینجا باقی میماند این است که این کدام کوه در آسمان است که تگرگها از آن فرومیریزند، در اینجا مفسران بیانات مختلفی دارند:
– بعضی گفتهاند «جبال» (کوهها) در اینجا جنبهی کنائی دارد، همانگونه که میگوئیم کوهی از غذا، یا کوهی از علم، بنابراین مفاد آیهی فوق این است که در واقع کوهی و تودهی عظیمی از تگرگ به وسیلهی ابرها در دل آسمان به وجود میآید و از آنها بخشی در شهر و بخشی در بیابان فرو میریزد و حتی کسانی مورد اصابت آن قرار میگیرند.
– بعضی دیگر گفتهاند منظور از کوهها، تودههای عظیم ابر است که در عظمت و بزرگی بسان کوه است.
– نویسندهی تفسیر «فی ظلال» در اینجا بیان دیگری دارد که مناسبتر به نظر میرسد و آن اینکه تودههای ابر در وسط آسمان به راستی شبیه کوهها هستند گرچه از طرف پائین به آنها مینگریم صافند. اما کسانی که با هواپیما بر فراز ابرها حرکت کردهاند غالبا با چشم خود این منظره را دیدهاند که ابرها از آن سو به کوهها و درهها و پستیها و بلندیهائی میمانند که در روی زمین است،
و به تعبیر دیگر سطح بالای ابرها هرگز صاف نیست و همانند سطح زمین دارای ناهمواریهای فراوان است و از این نظر اطلاق نام جبال بر آنها مناسب است .
بر این سخن میتوان این نکته دقیق را افزود که به عقیده دانشمندان تکون تگرگ در آسمان به این طریق است که دانههای باران از ابر جدا میشود و در قسمت فوقانی هوا به جبهه سردی برخورد میکند و یخ میزند، سپس طوفانهای کوبندهای که در آن منطقه حکمفرما است گاهی این دانهها را مجدداً به بالا پرتاب میکند و بار دیگر این دانهها به داخل ابرها فرو میرود و لایهی دیگری از آب به روی آن مینشیند که به هنگام جدا شدن از ابر مجدداً یخ میبندد و گاهی این موضوع چندین بار تکرار میشود و هر زمان لایهی تازهای روی آن مینشیند تا تگرگ به اندازهای درشت شود که دیگر طوفان نتواند آن را به بالا پرتاب کند، اینجا است که راه زمین را به پیش میگیرد و فرود میآید و یا اینکه طوفان فرومینشیند و بدون مانع به طرف زمین حرکت میکند .
با توجه به این مطلب، نکته علمی که در کلمه «جبال» در اینجا نهفته است روشنتر میشود، زیرا به وجود آمدن تگرگهای درشت و سنگین در صورتی امکانپذیر است که تودههای ابر متراکم گردند، تا هنگامی که طوفان دانهی یخ زده تگرگ را به میان آن پرتاب میکند مقدار بیشتری آب به خود جذب نماید و این تنها در آنجاست که تودههای ابر بسان کوههای مرتفع در جهت بالا قرار گیرد و منبع قابل ملاحظهای برای تکون تگرگ شود (دقت کنید) .
در اینجا تحلیل دیگری از بعضی از نویسندگان میخوانیم که خلاصه آن چنین است:
«در آیات مورد بحث ابرهای بلند صریحاً به کوههائی از یخ اشاره میکند و یا به تعبیر دیگر کوههائی که در آن نوعی از یخ وجود دارد و این بسیار جالب است، زیرا بعد از اختراع هواپیما و امکان پروازهای بلند که دید دانش بشر را وسعت بخشید، دانشمندان به ابرهائی متشکل و مستور از سوزنهای یخ رسیدند که درست عنوان کوههائی از یخ بر آنها صادق است و باز هم عجیب است که یکی از دانشمندان شوروی در تشریح ابرهای رگباری طوفانی، چندین بار از آنها به عنوان «کوههای ابر» یا «کوههائی از برف» یاد کرده است و به این ترتیب روشن میشود که براستی در آسمان کوههائی از یخ وجود دارد. ۱
تفسیر المیزان :
الم تر ان اللّه یزجی سحابا ثم یولف بینه ثم یجعله رکاما فتری الودق یخرج من خلاله…
کلمه (یزجی) مضارع از مصدر (ازجاء) است که به معنای دفع کردن است. و کلمه (رکام) به معنای متراکم و انباشته بر روی هم است. و کلمه (ودق) به معنای باران، و خلال جمع خلل است، که شکاف در میان دو چیز را گویند.
خطاب در این آیه به رسول خدا (صلی الله علیه و آله) است، البته به عنوان یک شنونده. پس در حقیقت خطاب به هر شنونده ای است و معنایش این است که :
آیا تو و هر بیننده دیگر نمی بینید که خدا با بادها ابرهای متفرق و از هم جدا را می راند، و آنها را با هم جمع می کند، و سپس روی هم انباشته می سازد، پس می بینی که باران از خلال و شکاف آنها بیرون می آید و به زمین می ریزد؟.
(و ینزل من السّماء من جبال فیها من برد فیصیب به من یشاء و یصرفه عن من یشاء یکاد سنا برقه یذهب بالابصار) – کلمه (سماء) به معنای جهت علو، و بالا است، و جمله من جبال فیها بیان همان سماء است. و جبال جمع جبل (کوه) است، و جمله (من برد) بیان جبال است، و کلمه (برد) قطعات یخی (تگرگ) است که از آسمان می آید، و اگر آن را جبال در آسمان خوانده کنایه است از بسیاری و تراکم آن. و کلمه (سنا) (بدون مد) به معنای روشنی است.
این گفتار عطف است بر جمله (یزجی) و معنای آن این است که :
آیا نمی بینی که خدا از آسمان تگرگ متراکم و انبوه نازل می کند، به کوهها و به هر سرزمینی که بخواهد می فرستد، و زراعتها و بستانها را تباه می کند، و چه بسا نفوس و حیوانات را هم هلاک می نماید و از هر کس بخواهد بر می گرداند، و در نتیجه از شر آن ایمن می شود، برف و تگرگی است که روشنی برق آن نزدیک است چشمها را کور سازد.
و این آیه – به طوری که سیاق می رساند – در مقام تعلیل مطلب گذشته است که نور خدا را به مؤمنین اختصاص می داد، و معنایش این است که مساءله مذکور منوط به مشیت خدای تعالی است، همچنان که می بینی که او وقتی بخواهد از آسمان بارانی می فرستد که در آن منافعی برای خود مردم و حیوانات و زراعتها و بستانهای ایشان است و چون بخواهد تگرگی می فرستد که در هر سرزمینی که بخواهد نازل می کند، و از هر سرزمینی که بخواهد شر آن را بر می گرداند.
بحث روایتی
و در روضه کافی به سند خود از مسعده بن صدقه از امام صادق (علیه السلام) از پدرش از امیر مؤمنان (علیه السلام) روایت کرده که رسول خدا (صلی اللّه علیه و آله) فرمود: خدای تعالی ابرها را غربال باران قرار داد، و ابر تگرگ را آب می کند، تا به هر چیز و هر کس می رسد صدمه نزند، و آنچه به صورت تگرگ و صاعقه می آید عذاب خدا است، که به هر قومی بخواهد می فرستد. ۲
منبع :
- تفسیر نمونه ، اثر مرجع عالیقدر اسلام آیت الله مکارم شیرازى
- ترجمه تفسیر المیزان حضرت آیت الله علامه طباطبایى (رحمه الله)
مطالب مرتبط :
دریافت فایل صوتی تفسیر آیات ۴۱ تا ۴۵ سوره نور ( مفسر : آقای دکتر محمد علی انصاری )
در همین زمینه:
اخبار مرتبط :
- خسارت باران و تگرگ در شهرستان دشتی
- خسارت ۲ میلیارد تومانی تگرگ به زمینهای کشاورزی شادگان
- خسارت تگرگ بر اراضی کشاورزی سردشت زیدون
- خسارت ۵۰۰ میلیارد تومانی تگرگ به باغات و مزارع استان
- حدود ۸۰ درصد محصولات کشاورزی دو روستای سبزوار در اثر تگرگ خسارت دید
- تگرگ و سیل به مزارع کشاورزان اسیری خسارت زد
- خسارت تگرگ به مزارع تنباکو در آباد
- خسارت ۱۴ میلیاردی تگرگ به زمین های کشاورزی
- خسارت شدید تگرگ و باران به کشاورزان جیرفتی
- گزارش کامل از خسارت سیل در بهشهر در پی باران و تگرگ شدید
- طوفان شدید تگرگ در کلرادو
- عذابی از گلوله یخ
- بارش تگرگ در شهر نبراسکا
- خسارت تگرگ
- بارش تگرگ نیم کیلویی در بوشهر!
- بارش تگرگ ۱۵ میلیارد تومان به بخش کشاورزی فاریاب خسارت وارد کرد
- تگرگهایی به اندازه نصف تخم مرغ!/ خسارت ۱۰۰ میلیاردی به باغات شهریار
- خسارت تگرگ به ۲۰۰ هکتار از باغهای پسته شهرستان انار