شما اینجا هستید: خانه / انسان و حقوق / حق انسان ها ( حق الناس ) / حق الناس و كربلا

حق الناس و كربلا


حق الناس  و كربلا

قرآن، اولین روضه خوان

بسم الله الرحمن الرحیم، السلام علیك یا ابالفضل العباس

بینندگان عزیز بحث را شب تاسوعا می‌بینند. من امسال یك نامه‌ای نوشتم به هیأت‌ها و دادم به بعضی‌ها كه پخش كنند. می‌خواهم یك خورده از آن نامه كه نوشتم، برای شما هم بخوانم به مناسبت عزاداری و اهمیت عزاداری و بعد هم چند دقیقه‌ای راجع به ابالفضل(ع) صحبت كنیم.

نوشتم: «خدمت مبارك مسئولین محترم هیأت‌های مذهبی؛ سلام علیكم. بعد از 28 سال گفتگو در تلویزیون در آستانه محرم می‌خواستم نامه‌ای به شما و همكارانتان بنویسم.

گریه چیست؟ گریه نشانه‌ی عاطفه، عشق، سوز، معرفت است. چشمی كه اشك ندارد، باید بگرید كه چرا گریه ندارد. اشك علامت چهار چیز است. علامت عشق است. علامت عاطفه است. علامت سوز است. علامت معرفت است.

1- ذكر مظلومیت پیشینیان در قرآن

این روضه‌هایی كه ما می‌خوانیم، اول روضه خوان خداست، آنهم برای دختر كافر روضه خوانده است. مسلمان‌ها كه دختر را در گور نمی‌كردند. كفار و بت‌پرست‌ها در زمان جاهلیت، دخترشان را زنده در گور می‌كردند. آن وقت خداوند با یك لحن تندی كه هیچ كجای قرآن چنین لحنی را شما نمی‌بینی. می‌فرماید: «إِذَا الشَّمْسُ كُوِّرَتْ» (تكویر/1)

ببینید اگر كسی وارد اتاق شد و گفت: اگر چنین شد. . . ! : اگر چنین شد. . . ! اگر چنان شد. . . ! : اگر چنین شد. . . ! اگر فلان. . . ! اگر چنین. . . ! اگر چنان. . . ! هی می‌گوید خوب بگو باقی‌اش را كه چیست و با همه اگرها چیست. خداوند تنها سوره‌ای كه از این 114 سوره، یك سوره‌اش را با اگر شروع كرده است. یعنی اگر خاص! «إِذَا الشَّمْسُ كُوِّرَتْ» آن وقتی كه قیامت به پا می‌شود و نور خورشید گرفته می‌شود. «وَ إِذَا النُّجُومُ انكَدَرَتْ» (تكویر/2) آن وقتی كه ستاره‌ها نورشان را از دست می‌دهند. «وَ إِذَا الجِْبَالُ سُیرَِّتْ» (تكویر/3) آن وقتی كه زمین لرزه می‌شود و كوه از دل زمین كنده می‌شود و به حركت در می‌آید. «وَ إِذَا الْعِشَارُ عُطِّلَتْ» (تكویر/4) همه سرمایه‌های قیمتی را رها می‌كنندو پا به فرار می‌گذارند. «وَ إِذَا الْوُحُوشُ حُشِرَتْ» (تكویر/5) آن وقتی كه حیوان‌هایی كه از هم فرار می‌كنند و در دل هم از خطر به هم پناه می‌برند. «وَ إِذَا الْبِحَارُ سُجِّرَتْ» (تكویر/6) آن وقتی كه گداختگی مغر زمین بر اثر زلزله، زمین شكافته می‌شود و داغی وسط زمین به قعر اقیانوس‌ها می‌خورد و اقیانوس‌ها جوش می‌آید. «وَ إِذَا النُّفُوسُ زُوِّجَتْ» (تكویر/7) حالا كه چی؟ در آن زمان می‌پرسیم: دختر را چرا زنده در گور كردی؟
خدا دارد بازخواست می‌كند، فریاد قرآن برای ظلم به یك دختر كافر است. ظلم به یك دختر كافر. . . تا چه رسد به دختر مسلمان، تا چه رسد به دختر معصوم، تا چه رسد به خود معصوم، تا چه رسد به اولاد فاطمه(س)، تا چه رسد به ابالفضل (ع)، تا چه رسد به زینب كبری (س). . . اینقدر ظلم بد است كه حتی خداوند اجازه نمی‌دهد به یك دختر كافر ظلم شود.

وقتی كه نظام هستی بهم بریزد، نور خورشید گرفته شود، ستاره‌ها بی‌نور شوند، كوه‌ها كنده شوند و راه بیفتد، دریاها جوش بیاید، سرمایه‌ها رها شود، آن وقت چه؟ یك هم‌چنین روزی، «وَ إِذَا الْمَوْءُدَة»؛ «الْمَوْءُدَة» یعنی دختری كه زنده در گور می‌كنند.«سُئلَتْ» (تكویر/8) «بِأَىّ‏ِ ذَنبٍ قُتِلَتْ» (تكویر/9) به چه گناهی كشته شد؟
پس ببینید، اول روضه خوان خداست. این هم فریاد می‌زند برای ظلم به یك دختر كافر! تا چه رسد به یك دختر مسلمان، تا چه رسد به دختر معصوم، تا چه رسد به خود معصوم!

2- ماجرای اصحاب اخدود در قرآن

مشابه این را هم در سوره بروج داشتیم. كه در یكی از زمان‌ها، یك گودی كندند، مؤمنین را در داخل گودی ریختند و سوزاندند و بالای گودی نشستند و بی‌غیرتانه، بی‌تفاوت، نشستند و تماشا كردند. مؤمنین جزغاله شدند و اینها همینطور نشستند و بی‌خیال تماشا كردند. قرآن باز در سوره بروج، این مظلومیت را دنبال می‌كند كه شما چرا. . . لحنش هم باز لحن خاصی است. می‌فرماید كه:

«قُتِلَ أَصحَْابُ الْأُخْدُودِ»
(بروج/4)
مرگ بر. . . !
«ُاخْدُودِ» یعنی دره!
مرگ بر كسانی كه دره درست كردند.
آنهم دره‌ای كه «النَّارِ ذَاتِ الْوَقُودِ»
(بروج/5) دره‌ای كه پر از آتش كردند،
«إِذْ هُمْ عَلَیهَْا قُعُودٌ» (بروج/6) سر دره نشستند«وَ هُمْ عَلىَ‏ مَا یَفْعَلُونَ بِالْمُؤْمِنِینَ شهُُودٌ» (بروج/7)
جزغاله شدن مؤمنین را دیدند،
«وَ مَا نَقَمُواْ مِنهُْم‏» انتقامی از این‌ها نكشیدند.
گناه اینها این بود كه ایمان داشتند. یعنی خداوند مظلومان را با این لحن خاص حمایت كرده است.

giordano sacrifice of isaacy

3- مقایسه‌ی قربانی حضرت ابراهیم و امام حسین (علیه‌السلام)

عاشورا! یعنی جمع شویم و بگوییم: «چرا ظلم شد؟ » این ظلم به چه كسی شد؟ اصل عزاداری بسیار و خیلی كار مهمی است. خدا در قرآن می‌گوید كه: نگذار یاد ابراهیم فراموش بشود. «وَ اذْكُرْ فِی الْكِتابِ إِبْراهیم‏» (مریم/41) پیغمبر! تو باید همیشه یاد ابراهیم را تر و تازه نگهداری!
خوب، مگر ابراهیم چه كرد؟ ابراهیم بچه‌اش را خواباند، چاقو را گذاشت و برداشت و خونی ریخته نشد. اگر یاد ابراهیم باید گرامی داشته شود، پیغمبر ما مأمور است، می‌گوید: «وَ اذْكُرْ» تو مأمور هستی كه یاد كنی ابراهیم را. ابراهیم را یاد كن، نگذار فراموش شود ابراهیم! چه كرده كه نباید فراموش ابراهیم شود؟ چاقو را گذاشتند و برداشتند. فقط می‌خواستم امتحان كنم. خوب خونی ریخته نشد. پس ما باید هر چه می‌توانیم كربلا را با. . . چون در كربلا خون ریخته شد. در مكه خون ریخته نشد. چاقو را گذاشتند و برداشتند و خونی ریخته نشد. فقط به خاطر اینكه آماده شد، آماده شد، برای خاطر آمادگی ابراهیم، قرآن می‌گوید: این رادمرد تاریخ را باید نامش را گرامی داشت.
«وَ اذْكُرْ فِی الْكِتابِ مَرْیَم‏» (مریم/16) یاد مریم را. . .
نگذار مردم مریم را فراموش كنند. (مادر حضرت عیسی(ع)) مریم زن پارسایی بود. منتها معنای مریم یعنی عابده! مریم عبادت كرد. بله! زینب كبری(س) هم غروب عاشورا عبادت كرد. عبادت زینب سخت‌تر از عبادت حضرت مریم است. مریم در فضای امن عبادت كرد و زینب در فضای ناامن. مریم بعد از داغ دیدن عبادت نكرد. یعنی این طور نبود كه. . . حالا نمی‌خواهیم مقام حضرت مریم را پایین بیاوریم، ولی سختی‌هایی را كه زینب كبری(س) كشید، خیلی فرق می‌كند با سختی‌هایی كه حضرت مریم كشید. بنابراین اصل عزاداری، بحثی در آن نیست. اصلاً گاهی وقت‌ها قبل از شهادت هم گریه می‌كردند برای شهید. قبل از شهادت برای شهید گریه می‌كردند.

یك روز پیامبر(ص) از ماه رمضان تعریف می‌كرد كه ماه رمضان چه ماهی است. . . ! چه ماهی است. . . ! چه ماهی است. . . ! چه ماهی است. . . ! حضرت علی(ع) بلند شد و گفت: یا رسول‌الله!
بهترین كار در ماه رمضان چیست؟ فرمود: تقوا و ورع! تا نشست، پیغمبر(ص) گریه كرد. گفتند: چرا گریه می‌كنی؟ گفت: یا علی! بلند شدی و سؤال كردی كه بهترین كار در ماه رمضان چیست؟ كه من گفتم: ورع! در همین ماه رمضان تو را می‌كشند. یعنی 30 سال قبل از شهادت حضرت علی(ع) پیغمبر(ص) برای مظلومیت علی، گریه كرد. پس گریه یك چیزی است كه برای شهید است.

یك روز امام صادق به شاعری گفت: شنیدم كه برای امام حسین شعر می‌گویی؟ گفت: بله! گفت: بخوان ببینم. شاعر كه شعر خواند امام صادق چنان گریه كرد كه صدایش در داخل كوچه رفت.

4- دوری از تعصب‌های قومی و محلی در عزاداری

منتها خوب این عزاداری كه اینقدر خوب است، آفاتی هم دارد. گرچه ما باید اینها را اول محرم بگوییم، ولی چون اوج اینها در تاسوعا و عاشورا است، اشاره می‌كنم. ما منتظر امام زمان هستیم. امام زمان هم امام كره‌ی زمین است. كسی كه منتظر امام كره‌ی زمین است، نباید عزاداریش محله‌ای باشد. یك خرده روحمان را بزرگتر از اینكه هیئت ما، هیئت او، محله‌ی ما، یعنی از این روده‌های تنگی كه هسته‌ی انار در آن گیر می‌كند، روح‌های كوچكی كه خیلی تعصب محلی دارند، از تعصب محلی بیرون بیاییم. از تعصب محلی بیرون بیاییم. ما برویم در هیئت آنها سینه بزنیم. آنها بیایند در هیئت ما عزاداری كنند. خلاصه عزاداری را قبیله‌ای نكنید. نه كه حالا قبیله‌ها اگر عزاداری كنند كار بدی است. یعنی گرفتار قبیله نباشند. در قبیله‌شان عزاداری كنند، بیرون قبیله‌شان هم عزاداری كنند. بنابراین ضمن اینكه عزاداری‌های محلی ارزش دارد، اما تعصب روی قبیله و محله آفت است. این یك مورد. فكر رقابت، چشم و هم چشمی نكنیم.

یكی از آفات عزاداری‌ها این ترافیك و سد معبر است. چه نماز می‌خواهی بخوانی، چه می‌خواهید عزاداری كنید، از یك طرف خیابان باشد. ممكن است افرادی پرواز داشته باشند. مسافر داشته باشند. زن زائو داشته باشند. بچه‌ی بیمار داشته باشند. قول داده باشند. یك كار حادثه‌ای داشته باشد. پشت دسته عزاداری است، دارد منفجر می‌شود. منتهی چون امام حسین است زبانش بسته است. چرا ما یك كاری بكنیم، اگر كسی، كسی را در مضیقه قرار بدهد، ایذاء است.

خانه پیغمبر می‌آمدند نهار می‌خوردند. به جای اینكه بلند شوند و بروند، می‌نشستند گپ می‌زدند. پیغمبر دلش شور می‌زد. اینها نشسته بودند و اختلاط می‌كردند. بابا، شما نهار خانه‌ی ما بودی، الآن 3 بعد از ظهر است، بلند شو برو. آیه نازل شد. «فَإِذا طَعِمْتُم‏»غذا خوردید.«فَانْتَشِرُوا»بلند شوید بروید.«وَ لا مُسْتَأْنِسینَ لِحَدیث‏»ننشینید اختلاط كنید. «إِنَّ ذلِكُمْ كانَ یُؤْذِی‏»(احزاب/53)«یُؤْذِی» یعنی اذیت می‌كند. شما مردم آزاری می‌كنید با این گپ، پس معلوم می‌شود مردم آزاری سیلی زدن نیست. اگر كسی، كسی را در یك محاصره‌ا‌ی قرار بدهد، مثل اینكه می‌آیند خانه‌ی پیغمبر گپ می‌زنند، پیغمبر هم رویش نمی‌شود بگوید: بلند شو برو. اگر كسی از رو دروایسی مردم استفاده كند، این هم یك اذیتی است.

5- دوری از آزار همسایگان مساجد و حسینیه‌ها

یك كاری كنیم مردم، نسبت به عزاداری، بلندگوی مسجد، خدا آیت الله العظمی فاضل لنكرانی را رحمت كند. بنده خدا، مرجع تقلید مریض بود. گفت: این بلندگوی این خیابان، تا صبح من بال بال زدم. تمام دعاهای الغوث، الغوث را خواندند. بابا، هركس می‌خواهد دعا بخواند در مسجد بخواند. چرا باید در جمهوری اسلامی مسجد به جایی كشیده شود، كه بنده‌ی آخوند اگر خواسته باشم، خانه‌ام را كنار مسجد بخرم می‌گویم: صدای بلند‌گو اذیتم می‌كند. هركسی كه بمیرد، چهار بار مردم آزاری می‌شود. فاتحه، هفته، چهلم، سالگرد، برای هر یك مرگی همسایه‌های مسجد چهار بار اذیت می‌شوند. اذیت گناه كبیره است. سعی كنیم مردم آزاری در كارمان نباشد. این هم یك مسئله، ترافیك.

مبالغه نگوییم. غلو نكنیم. از اشعار سطحی، در قرآن یك آیه داریم می‌گوید: «قَوْلاً سَدیداً (احزاب/70)» «سد» یعنی محكم. یعنی حرف‌هایتان محكم باشد. آبكی نباشد. حرف‌هایتان محكم باشد. استدلال حرف‌های محكم باشد. گاهی وقت‌ها ما یك چیزی می‌گوییم، استدلال حرف‌ها محكم باشد.

كربلا خیلی مهم است. حق الناس مهم است. اجازه بدهید دو تا مسئله راجع به حق الناس و كربلا بگویم. صبح عاشورا امام حسین فرمود: اصحاب بیایید. به مردم هم بدهكار هستید. هركس به مردم بدهكار است، من راضی نیستم جزء هفتاد و دو تن باشد. برود طلب مردم را بدهد. من راضی نیستم شما جزء یاران حسین باشید، اما به مردم بدهكار باشید. این خیلی مهم است. حق مردم است. یكی دیگر، امام حسین(ع) وقتی وارد كربلا شد، زمین كربلا را خرید. گفت: من نمی‌خواهم اگر شهید شوم خون من در زمین مردم، شهید بشود.

حق الناس مهم است. بابا، گوش مردم، روح مردم، خواب مردم، حق الناس است. بیخود طبل زدن، بیخود اذیت كردن، بی‌وقت خواندن، ما باید مواظب باشیم، اشعارمان اشعار سطحی نباشد. از ابزار موسیقی و ریتم‌هایی كه در شان عزاداری نیست استفاده نكنیم. آخر هر ظرفی برای یك چیزی است. شما اگر یك چای را در آفتابه بریزند، حاضر هستی بخوری؟ آفتابه برای چای نیست. این ابزار، ابزار موسیقی است. شما ابوالفضل هم، امام حسین هم در این ابزار آوردید. اینها از آفات است.


6- رعایت مسائل بهداشتی در عزاداری‌ها

مسائل بهداشتی؛ نذر كردم شتر و گوسفند جلوی هیئت بكشم. بسم الله الرحمن الرحیم ، نذر شما باطل است. شما می‌توانی نذر كنی خیابان را خونی كنی؟ نذر كردم پای مردم خونی شود. اصلاً نذرت غلط است. مثل اینكه شما نذر كنی سرت را به دیوار بزنی. اصلاً غلط است. نذر غلط است. نذر باید در یك كار درست باشد. من نذر كردم خیابان را خونی كنم. غلط است. من نذر كردم پای مردم خونی شود. غلط است. من نذر كردم یك جایی تكیه بزنم كه راه بندان شود. اصلاً نذر غلط است. این كارها باید مواظب باشیم كه این عزاداری به این چیزها گرفتار نشود و مسائل بهداشتی و این حالا. . . اشعاری كه خوانده می‌شود یا زبان حال باشد، یا زبان قال. یا زبان حال باشد. یعنی می‌ارزد كه یك چنین حرفی زده بشود. یا خود امام گفته باشد، یا حال و هوایش، حال و هوای این است.


7- عدم سوء استفاده از اصل شفاعت در عزاداری‌ها

در عزاداری‌ها چراغ سبز به مردم نشان ندهیم كه بله ما همه غرق گناه هستیم و یك حسین داریم. شما یك روز بیا قمه بزن، سینه بزن، همه‌ی كارهایت درست می‌شود. این خبرها نیست. امام حسین كه نیامده قرآن را به هم بریزد. قرآن می‌گوید: «فَمَنْ یَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ شرّاً یَرَهُ (زلزال/7)» ذره‌ای خیر و شر حساب و كتاب دارد. شما غرق گناهی یك مرتبه یك سینه بزن تمام! یعنی امام حسین آمده یك دكان در مقابل خدا باز كرده خدا گفته: خلاف نكنید. امام حسین گفته: خلاف كن، سینه بزن، تمام می‌شود. البته امام حسین شفاعت می‌كند، و ما هم به شفاعت امام حسین معتقد هستیم. اما معنایش این نیست، كه كسی این كار را توجیه همه‌ی خلاف‌هایش قرار بدهد. چراغ سبز به گناهكار نباید نشان داد.


8- درسهای كربلا برای زندگی امروز

یك كاری امام حسین كرد. بوی این كار به مشام امام خورد. الآن قصه‌ی كربلا، قصه‌ی روز ما است. آمریكا می‌تواند با كشورهای ضعیف چه كار بكند؟ 1- محاصره‌ی اقتصادی، كربلا گفت: برو دنبال كارت! محاصره‌ی اقتصادی چست؟ شما آب را هم روی ما ببندید ما زیر بار نمی‌رویم. محاصره‌ی اقتصادی جواب كشورهای ضعیف است در مقابل ابرقدرت‌ها. محاصره‌ی اقتصادی شما قطار به ما نمی‌فروشید. هواپیما به ما نمی‌فروشید. ده قلم، صد قلم جنس به ما نمی‌فروشید. ولی آب خوردن كه نمی‌توانید بفروشید. محاصره‌ی اقتصادی اوجش در كربلا بود. آب هم ندادند. ولی زیر بار نرفتند.

محاصره‌ی نظامی، برو دنبال كارت! سی هزار نفر، هفتاد و دو نفر را در محاصره قرار گرفتند و زیر بار نرفتند. كربلا یعنی محاصره‌ی اقتصادی دیگر اثر ندارد! محاصره‌ی نظامی، دیگر اثر ندارد. كربلا گفت: خون بر شمشیر، پیروز است. همین پیام كه امام فرمود: كربلا به ما ثابت كرد، خون بر شمشیر پیروز است. این رمز موفقیت جمهوری اسلامی شد، نسیمی از جمهوری اسلامی به سید حسن نصرالله
خورده، سید حسن نصرالله می‌گوید: والله قسم قدرت اسرائیل از تار عنكبوت ضعیف‌تر است.

شب تاسوعا است. ابوالفضل وفاداری كرد. من امروز نگاه می‌كردم، راجع به حضرت ابراهیم چند تا كلمه هست، كه می‌فرماید، خدا در قرآن به ابراهیم چند تا كلمه گفته است: حلیم، بصیر، مخلص، قانت، شاكر، صدیق، صالح، قوی، مومن، محسن، وفادار، خلیل، امام، اسوه، امت، عابد، حنیف، مسلم، لقب‌های مختلفی دارد. ولی همه‌ی لقب‌هایش هر چندتا در یك آیه آمده است. یك آیه داریم، فقط یك صفت آمده. می‌گوید: «وَ إِبْراهیمَ الَّذی وَفَّى
(نجم/37)» ابراهیم وفادار بود. یعنی وفا معلوم می‌شود وزنش، یك وزنی است كه به همه‌ی صفت‌ها می‌چربد كه كلمه‌ی وفا در یك آیه آمده است. گاهی پنج تا، چهارتا كمتر، بیشتر صفت‌ها آمده است. اما وفای ابراهیم «وَ إِبْراهیمَ الَّذی وَفَّى» دیگر چیزی نمی‌گوید. ابراهیم(ع) وفادار بود. ابوالفضل وفادار بود. ( عصر تاسوعا امان نامه برای ابوالفضل آوردند. امان نامه را رد كرد. امان نامه را رد كرد. من حسین را رها كنم كجا بیایم؟ «وَ إِبْراهیمَ الَّذی وَفَّى»
ابراهیم(ع) وفادار بود. وفادار بود. فرمود: به
خدا
قسم، دست‌هایم را قطع كنید از دینم دست برنمی‌دارم.
آدمی هم كه اگر یك شانه تخم مرغ ضرر كند، به كائنات فحش می‌دهد. آدم هست كه اگر یك چیزی جابه‌جا بشود، یك چیزی تلخ و شیرین بشود، یك مسئله‌ی تلخ، زبانش را باز می‌كند، همه چیز می‌گوید. ابوالفضل، همین امروز ابوالفضل به درد ما می‌خورد. یعنی چه؟ آب را آورد یاد بچه‌های برادر افتاد نخورد. یعنی شما یاد این بیفتی كه گاز قطع شده شیر گازت را ببند. ابوالفضل معنایش این است. آب را آورد، یاد تشنگی بچه‌ها افتاد، نخورد یعنی شما می‌خواهی استخرت آب گرم داشته باشد. می‌خواهی نمی‌دانم همه‌ی حمام و دوش و تمام راهرو و می‌خواهی تمام زندگی‌ات گرم باشد، یاد این بیفت كه بعضی از مناطق گاز ندارند خاموش كن. یكی را خاموش كن. یك لامپ را خاموش كن.

امان نامه آمد، نگرفت. (یا ابوالفضل(ع) تو وفادار بودی. خطراتی جلو است كه ممكن انسان دست بكشد. امروز قبول دارد، خیلی از مسلمان‌ها وفادار نبودند. تا امام هفتم را قبول داشتند. می‌دانید چرا؟ امام هشتم كه به امامت رسید، یك خرده پول نزدش بود. دید اگر بگوید: بعد از امام هفتم امام رضا امام هشتم است باید پول‌ها را به امام هشتم بدهد. از او ل گفت: بابا اصلاً ما بعد از امام هفتم دیگر امامی نداریم. هفت امامی شدند. چرا؟ برای اینكه پول‌ها را بردارد بخورد. گاهی انسان حاضر است، یك كسی را بگوید: آقا من این را قبولش ندارم، برای اینكه متاسفانه! مقلد یك آقا است. منتها این آقا می‌گوید: اینجا باید خمس بدهی. می‌گوید: ببخشید، حاج آقا یك آقا سراغ نداری كه من به فتوای او باشم كه، اصلاً دنبال یك مرجع می‌گردد كه بگوید: آقا نماز صبح نخوانید. می‌گوید: قربانش بروم. این آقای خوبی است. یعنی ما وفادار نیستیم. حاضر هستیم مرجع خودمان هم عوض كنیم به خاطر اینكه. . . یك مرجع مثلاً می‌گوید كه: این چیز، مثلاً خمس دارد یا خمس ندارد. وفاداری.

«السلام علیك یا ابوالفضل(ع)»

خدایا به آبروی ابوالفضل(ع) كه تا زنده بود، اهل بیت راحت خوابیدند، سقا بود ولی با لب تشنه، امان نامه آمد گفت: شمشیر، از امان نامه بهتر است. خدایا به آبروی ابوالفضل(ع) قسمت می‌دهیم ما را نسبت به دین، نسبت به حضرت مهدی(عج)، نسبت به انقلاب، نسبت به نظام اسلامی، نسبت به قرآن، نسبت به همه‌ی نعمت‌هایی كه به ما داده‌ای، خدایا ما را وفادار قرار بده. (الهی آمین)

ایمانی به ما بده كه هیچ حادثه‌ای ما را از دین جدا نكند. (الهی آمین)

زیارتش را با معرفت نصیب همه‌ی آرزومندان بفرما. (الهی آمین)

والسلام علیكم و رحمة الله و بركاته

مشروح بیانات استاد قرائتی در شب تاسوعا

تنظیم: شکوری-گروه دین و اندیشه تبیان

منبع : سایت تبیان

نظر بدهید

آدرس ایمیلتان منتشر نمیشودگزینه های الزامی ستاره دار شده اند *

*

چهار × 5 =

رفتن به بالا