شما اینجا هستید: خانه / انسان و قرآن / انسان به روایت قرآن / انسان دوزخی

Flash Required

Flash is required to view this media. Download Here.

انسان دوزخی

۴

انسان دوزخی

سوره زمر – آیه ۸

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ

وَ إِذا مَسَّ الْإِنْسانَ ضُرٌّ دَعا رَبَّهُ مُنِیباً إِلَیْهِ ثُمَّ إِذا خَوَّلَهُ نِعْمَهً مِنْهُ نَسِیَ ما کانَ یَدْعُوا إِلَیْهِ مِنْ قَبْلُ وَ جَعَلَ لِلَّهِ أَنْداداً لِیُضِلَّ عَنْ سَبِیلِهِ قُلْ تَمَتَّعْ بِکُفْرِکَ قَلِیلاً إِنَّکَ مِنْ أَصْحابِ النَّارِ «۸»

به نام خداوند بخشنده بخشایشگر

هنگامی که انسان را زیانی رسد، پروردگار خود را می‏خواند و بسوی او باز می گردد؛ اما هنگامی که نعمتی از خود به او عطا کند، آنچه را بخاطر آن قبلا خدا را می خواند از یاد می‏برد و برای خداوند همتایانی قرارمی‏دهد تا مردم را از راه او منحرف سازد؛ بگو: «چند روزی از کفرت بهره‏گیر که از دوزخیانی!»

تفسیر نمونه

هنگامی که انسان را زیانی رسد پروردگار خود را می‏خواند، و به سوی او بازمی‏گردد، اما هنگامی که نعمتی از خود به او عطا کند آنچه را به خاطر آن قبلا خدا را می‏خواند به فراموشی می‏سپرد، و برای خداوند شبیه‏هائی قرار می‏دهد، تا مردم را از راه او منحرف سازد، بگو چند روزی از کفرت بهره گیر که از اصحاب دوزخی!

تفسیر:

آیا عالمان و جاهلان یکسانند؟!

در آیات گذشته سخن از توحید استدلالی و معرفت پروردگار از طریق مطالعه آیات عظمت او در آفاق و انفس بود، آیات مورد بحث نخست از توحید فطری سخن به میان می‏آورد و روشن می‏سازد آنچه را که انسان از طریق عقل و خرد و مطالعه نظام آفرینش درک می‏کند به صورت فطری در اعماق جانش وجود دارد که در تجلیگاه مشکلات، و طوفانهای حوادث، خود را نشان می‏دهد، ولی این انسان فراموشکار وقتی طوفان حوادث فرونشست دوباره گرفتار غفلت و غرور می‏شود.

می‏فرماید: «هنگامی که انسان را زیانی رسد (نور توحید در قلبش درخشیدن می‏گیرد) پروردگار خود را می‏خواند در حالی که به سوی او بازمی‏گردد و از گناه و غفلت خود پشیمان است» (و اذا مس الانسان ضر دعا ربه منیبا الیه).
اما هنگامی که خدانعمتی از خودش به او عطا کند گرفتاریهای گذشته را که به خاطر آن دست به دامن لطف الهی زده بود به فراموشی می‏سپارد»
(ثم اذا خوله نعمه منه نسی ما کان یدعوا الیه من قبل).
«برای خداوند شبیهان و شریکانی درست می‏کند، و به پرستش آنها برمی‏خیزد، تا علاوه بر گمراهی خویش مردم را نیز از راه خدا منحرف سازد»
(و جعل لله اندادا لیضل عن سبیله).

منظور از «انسان» در اینجا انسانهای عادی و تربیت‏نایافته در پرتو تعلیمات انبیاء است، وگرنه دست‏پروردگان مردان حق همچون خود آنان در «سراء» و «ضراء» در ناراحتیها و راحتیها، در ناکامیها و کامیابیها همواره به یاد او هستند، و دست به دامن لطف او دارند.

منظور از «ضر» در اینجا هرگونه گزند و زیان و ناراحتی است، خواه جنبه جسمانی داشته باشد یا روحی.

«خولناه» از ماده «خول» (بر وزن عمل) به معنی سرکشی و مراقبت مداوم از چیزی است، و از آنجا که چنین توجه خاصی مستلزم اعطا و بخشش است این ماده در معنی «بخشیدن» به کار رفته است.

جمعی نیز گفته‏اند از «خول» (بر وزن عمل) که به معنی خدمتگزار است، آمده، بنابراین «خوله» به معنی «خدمتگزارانی به او بخشید» می‏باشد، و سپس در هرگونه بخشیدن نعمت به کار رفته است.

بعضی نیز این ماده را به معنی فخر و مباهت دانسته‏اند، بنابراین جمله فوق به منی مفتخر ساختن کسی از طریق اعطای نعمتی است.

روی هم‏رفته این جمله علاوه بر مسأله اعطاء و بخشش توجه عنایت مخصوص خداوند را نیز منعکس میکند.

تعبیر «منیبا الیه» نشان می‏دهد که انسان در حالات سخت که تمام پرده‏های غرور و غفلت کنار می‏رود هرچه غیر از خدا است رها کرده و به سوی او بازمی‏گردد، و در مفهوم «انابه» و بازگشت این حقیقت نیز افتاده که جایگاه اصلی انسان و مبداء و مقصد او نیز خدا بوده است.

«انداد» جمع «ند» (بر زن ضد) به معنی مثل و ماننند است، با این تفاوت که «مثل» مفهوم وسیعی دارد، ولی «ند» تنها به معنی مماثلت در حقیقت و گوهر چیزی است.

تعبیر به «جعل» نشان می‏دهد که انسان با پندار و خیال خام خود مثل و مانندی برای خدا می‏تراشد و جعل می‏کند، چیزی که به هیچوجه با واقعیت تطبیق نمی‏کند.

جمله «لیضل عن سبیله»
نشان می‏دهد که گمراهان مغرور تنها به گمراهی خویش قناعت نمی‏کنند، بلکه سعی دارند دیگران را هم به این وادی بکشانند.

به هر حال بارها در آیات قرآن مجید به رابطه «توحید فطری» و «حوادث سخت زندگی» که تجلیگاه آن است اشاره شده، و دگرگونی و کم‏ظرفیتی این انسان مغرور که به هنگام وزش طوفانها رنگ الهی و توحیدی خالص به خود می‏گیرد، و به هنگام فرونشستن طوفان تغییر رنگ می‏دهد و لجوجانه در مسیر شرک گام برمی‏دارد، منعکس شده است.

و چه بسیارند این افراد متلون، و چه کمند کسانی که پیروزیها و نعمتها و آرامش‏ها و طوفانها اقیانوس آرام وجود آنها را دگرگون نسازد.

آری یک ظرف آب یا یک استخر کوچک با نسیمی به هم می‏خورد ولی اقیانوس کبیر به خاطر عظمتش در مقابل طوفانهای سخت آرام است، و از همین جهت نام آرام به خود گرفته است.

در پایان آیه اینگونه افراد را با تهدیدی صریح و قاطع و برنده مخاطب ساخته، می‏گوید: «به او بگو از کفر و کفرانت کمی بهره گیر و چند روزی را به غفلت و غرور طی کن اما بدان که از اصحاب دوزخی» (قل تمتع بکفرک قلیلا انک من اصحاب النار).

مگر چنین انسان کوته‏فکر گمراه و گمراه‏کننده سرنوشتی غیر از این می‏تواند داشته باشد.

نکته ‏ها:

در این دو آیه اشارات لطیفی به نکته‏های جالبی شده است که با کمی دقت روشن می‏گردد:

– در آیه نخست، یکی از فلسفه‏های مهم حوادث تلخ و ناگوار کنار رفتن پرده‏های غرور و غفلت از مقابل چشم دل، و شعله‏ور گشتن فروغ ایمان، و بازگشت و انابه به سوی پروردگار ذکر شده، و پاسخی است به آنها که وجود حوادث تلخ زندگی را اشکالی بر مسأله نظام آفرینش یا عدالت پروردگار می‏پندارند.

– آیه دوم با عمل و خودسازی شروع می‏شود و با علم و معرفت پایان می‏یابد، چرا که تا خودسازی نباشد نور معرفت بر دل نمی‏تابد، و اصولا این دو از یکدیگر جدا نیستند.

– تعبیر به «قانت اناء اللیل» که به صورت اسم فاعل آمده با توجه به مطلق بودن کلمه «اللیل» دلیل بر تداوم و استمرار عبودیت و خضوع آنها در پیشگاه خدا است، چرا که اگر عمل مداوم نباشد تأثیر آن ناچیز است.

– علم و آگاهی اضطراری که به هنگام نزول بلا حاصل می‏شود و انسان را به مبدأ آفرینش پیوند می‏دهد در صورتی مصداق حقیقی علم است که بعد از فرونشستن طوفان حادثه ادامه یابد، لذا آیات فوق کسانی را که در لحظه بلا بیدار می‏شوند و بعد از آن در فراموشی فرومی‏روند در صف جاهلان قرار داده، بنابراین عالمان واقعی آنها هستند که در همه حال به او توجه دارند.

– جالب اینکه در پایان آیه اخیر می‏گوید: تفاوت علم و جهل را نیز «صاحبان» مغز می‏فهمند! چرا که جاهل ارزش علم را هم نمی‏داند!، در حقیقت هر مرحله‏ای از علم مقدمه برای مرحله دیگر است.

– علم در این آیه و آیات دیگر قرآن به معنی دانستن یک مشت اصطلاحات یا روابط مادی در میان اشیاء، و به اصطلاح «علوم رسمی» نیست، بلکه منظور از آن معرفت و آگاهی خاصی است که انسان را به «قنوت» یعنی اطاعت پروردگار، و ترس از دادگاه او و امید به رحمت خدا دعوت می‏کند، این است حقیقت علم، و علوم رسمی نیز اگر در خدمت چنین معرفتی باشد علم است، و اگر مایه غرور و غفلت و ظلم و فساد در ارض شود و از آن «کیفیت و حالی» حاصل نشود «قیل و قالی» بیش نیست.

– بر خلاف آنچه بیخبران می‏پندارند و مذهب را عامل تخدیر می‏شمرند مهمترین دعوت انبیا به سوی علم و دانش بوده است، و بیگانگی خود را با جهل در همه جا اعلام کرده‏اند، علاوه بر آیات قرآن که از هر فرصتی برای بیان این حقیقت استفاده می‏کند تعبیراتی در روایات اسلامی دیده می‏شود که بالاتر از آن در اهمیت علم تصور نمی‏شود.

در حدیثی از پیغمبر گرامی اسلام می‏خوانیم : لا خیر فی العیش الا لرجلین عالم مطاع او مستمع واع: «زندگی جز برای دو کس فایده ندارد: دانشمندی که نظرات او اجرا گردد، و دانش‏طلبانی که گوش به سخن دانشمندی دهند».

در حدیث دیگری از امام صادق می‏خوانیم: ان العلماء ورثه الانبیاء و ذاک ان الانبیاء لم یورثوا درهما و لا دینارا، و انما اورثوا احادیث من احادیثهم، فمن اخذ بشی‏ء منها فقد اخذ حظا وافرا، فانظروا علمکم هذا عمن تأخذونه فان فینا اهل البیت فی کل خلف عدولا ینفون عنه تحریف الغالین و انتحال المبطلین و تأویل الجاهلین:

«دانشمندان وارثان پیامبرانند، چرا که پیامبران درهم و دیناری از خود به یادگار نگذاشتند، بلکه علوم و احادیثی از آنها به یادگار ماند، هرکس بهره‏ای از آن داشته باشد بهره فراوانی از میراث پیامبران دارد، سپس امام می‏افزاید: بنگرید علم خود را از چه کسی می‏گیرید (از علمای واقعی، یا عالم نماها؟)بدانید در میان ما اهل‏بیت در هر عصری افراد عادل و مورد اعتمادی هستند که تحریف تندروان، و ادعاهای بی‏اساس منحرفان، و توجیهات جاهلان را از این آئین پاک نفی می‏کنند».

– در آیه اخیر از سه گروه سخن به میان آمده: عالمان و جاهلان و اولوالالباب، در حدیثی از امام صادق علیه‏السلام در تفسیر این سه گروه می‏خوانیم: نحن الذین یعلمون و عدونا الذین لا یعلمون، و شیعتنا اولوالالباب: «مائیم عالمان و دشمنان ما جاهلانند و شیعیان ما اولوالالباب هستند».

روشن است که این تفسیر به عنوان بیان مصداقهای واضح آیه است و عمومیت مفهوم آیه را نفی نمی‏کند.

– در حدیثی آمده است: امیر مؤمنان علی علیه‏السلام شبی از مسجد کوفه به سوی خانه خویش حرکت کرد در حالی که کمیل بن زیاد که از دوستان خاص آن حضرت بود او را همراهی می‏کرد، در اثناء راه از کنار خانه مردی گذشتند که صدای تلاوت قرآنش بلند بود، و این آیه را امن هو قانت آناء اللیل…
با صدای دلنشین و حزین می‏خواند، کمیل در دل از حال این مرد بسیار لذت برد، و از روحانیت او خوشحال شد، بی‏آنکه چیزی بر زبان براند، امام علیه‏السلام رو به سوی او کرد و فرمود: سر و صدای این مرد مایه اعجاب تو نشود او اهل دوزخ است! و به زودی خبر آن را به تو خواهم داد!

کمیل از این مسأله در تعجب فرورفت، نخست اینکه امام علیه‏السلام به زودی از فکر و نیت او آگاه گشت و دیگر اینکه شهادت به دوزخی بودن این مرد ظاهر الصلاح داد، مدتی گذشت تا سرانجام کار خوارج به آنجا رسید که در مقابل امیر مؤمنان علیه‏السلام ایستادند و حضرت با آنها پیکار کرد در حالی که قرآن را آن گونه که نازل شده بود حفظ داشتند، امیر مؤمنان علی علیه‏السلام رو به کمیل کرد، در حالی که شمشیر در دست حضرت بود و سرهای آن کافران طغیانگر بر زمین افتاده بود، با نوک شمشیر به یکی از آن سرها اشاره کرد و فرمود: ای کمیل! من هو قانت اناء اللیل: یعنی این همان شخصی است که در آن شب تلاوت قرآن می‏نمود، و حال او اعجاب تو را برانگیخت .کمیل حضرت را بوسید و استغفار کرد.۱

تفسیر المیزان

و اذا مس الانسان ضر دعا ربه منیبا الیه…

کلمه (انابه) به معنای برگشتن است. و کلمه (خوله) ماضی است از باب تفعیل و از ماده (خول)، (تخویل) – به طوری که در مجمع البیان گفته – به معنای عطیه ای بزرگ به عنوان بخشش و کرامت است.

بعد از آنکه در آیه قبلی سخن از کفرانگران نعمت بود و در آن فرمود: خدای سبحان با اینکه بی نیاز از مردم است، مع ذلک این عمل را برای آنان نمی پسندد، اینک در این آیه تنبه می دهد به اینکه انسان طبعا کفران پیشه است، با اینکه او بالفطره پروردگار خود را می شناسد و در هنگام بیچارگی و اضطرار که دستش از همه جا کوتاه می شود، بی درنگ رو به سوی او می کند و از او نجات می طلبد همچنان که خود او فرموده: (و کان الانسان کفورا)
و نیز فرموده: (ان الانسان لظلوم کفار).

بنابراین، معنای آیه چنین می شود که: وقتی شدت و یا مرض یا قحطی و امثال آن به انسان می رسد، پروردگار خود را در حالی که اعتراف به ربوبیتش دارد می خواند، و به سوی او برمی گردد، و از ماسوای او اعراض می کند، از او می خواهد که گرفتاری اش را برطرف سازد.

و معنای (ثم اذا خوله نعمه منه نسی ما کان یدعوا الیه من قبل) این است که: چون خدای سبحان گرفتاریش را برطرف کرد و نعمتی از ناحیه خود به او داد، سرگرم و مستغرق در آن نعمت شده، دوباره آن گرفتاری اش را از یاد می برد، گرفتاریی که خدا را به سوی آن می خواند، یعنی می خواند تا آن را برطرف کند.

و بنابراین کلمه (ما) در جمله (ما کان یدعوا الیه) موصوله است، و منظور از آن همان گرفتاریهای قبل از نجات است. و ضمیر در (الیه) به همان (ما) برمی گردد. ولی بعضی گفته اند: (ما) مصدریه است و ضمیر در (الیه) به خدای سبحان برمی گردد، و معنایش این است که: دعا کردن به سوی پروردگارش را از یاد می برد، دعایی که قبل از رفع گرفتاری می کرد بعضی دیگر گفته اند: کلمه (ما) موصوله است و مراد از آن خدای سبحان است. این کلام از سایر وجوه بعیدتر است.

(و جعل لله اندادا لیضل عن سبیله)
– کلمه (اندادا) به معنای امثال است، و مراد از آن – به طوری که گفته شده – بتها و رب النوعهای آنهاست. و لام در جمله (لیضل عن سبیله)
لام عاقبت است، و معنایش این است که: برای خدا امثالی گرفته که آنها را به پندار خود شریک در ربوبیت و الوهیت می دانند تا آنجا که همین پندار باعث آن می شود که مردم از راه خدا گمراه گردند؛ چون مردم دارای این طبیعتند که به یکدیگر نگاه می کنند، هر چه آن یکی کرد این هم کورکورانه تقلید می کند و همان طور که با زبان دعوت می شوند با عمل هم دعوت می شوند.

و بعید نیست که مراد از (انداد) مطلق اسبابی باشد که بشر بر آنها اعتماد نموده، و آرامش درونی پیدا می کند و در نتیجه از خدا غافل می ماند. و یکی از آن اسباب، بتهای بت پرستان است ؛ چون آیه شریفه همه انسانها را به این وصف معرفی می کند، و همه انسانها بت پرست نیستند، اگر چه مورد آیه کفارند، اما مورد مخصص نمی شود و باعث نمی گردد که بگوییم منظور از آیه هم همین مورد خاص است.

(قل تمتع بکفرک قلیلا انک من اصحاب النار)– یعنی ای انسان غافل ازخدا! با همین بی خبریت ازخدا، سرگرم باش، سرگرمی اندک و ناپایداری، چون تو از اهل آتشی، بازگشتت به سوی آتش است.و این امر (سرگرم باش)امر و دستوری است تهدیدی و در معنای خبر دادن است. یعنی تو سرانجام به سوی آتش می روی، و این سرگرمی در چند روزی اندک، آتش را از تو دفع نمی کند. ۲

منبع :

  1. تفسیر نمونه مرجع عالیقدر اسلام آیت اللهمکارم شیرازى
  2. ترجمه تفسیر المیزان حضرت آیتاللهعلامه طباطبایى (رحمه الله)

در این رابطه :

موضوع : تفسیر سوره زمر آیات ۶ الی۸

مفسر : دکتر محمد علی انصاری

مدت زمان : ۳۸ دقیقه و ۰۸ ثانیه

حجم فایل : ۳۶ /۴ مگا بایت

فرمت : MP3

نوع فایل : صوتی

دریافت فایل

منبع : سایت راسخون

نظر بدهید

آدرس ایمیلتان منتشر نمیشودگزینه های الزامی ستاره دار شده اند *

*

پنج × چهار =

رفتن به بالا