شما اینجا هستید: خانه / انسان و قرآن / انسان به روایت قرآن / انسان بايد بنگرد که از چه چيز آفريده شده است؟!

انسان بايد بنگرد که از چه چيز آفريده شده است؟!

q

انسان بايد بنگرد که از چه چيز آفريده شده است؟!

سوره الطَّارِقِ آیات 5 الی 7

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ

وَ السَّماءِ وَ الطَّارِقِ «1» وَ ما أَدْراکَ مَا الطَّارِقُ «2» النَّجْمُ الثَّاقِبُ «3» إِنْ کُلُّ نَفْسٍ لَمَّا عَلَيْها حافِظٌ «4» فَلْيَنْظُرِ الْإِنْسانُ مِمَّ خُلِقَ «5» خُلِقَ مِنْ ماءٍ دافِقٍ «6» يَخْرُجُ مِنْ بَيْنِ الصُّلْبِ وَ التَّرائِبِ «7» إِنَّهُ عَلى رَجْعِهِ لَقادِرٌ «8» يَوْمَ تُبْلَى السَّرائِرُ «9» فَما لَهُ مِنْ قُوَّةٍ وَ لا ناصِرٍ «10» وَ السَّماءِ ذاتِ الرَّجْعِ «11» وَ الْأَرْضِ ذاتِ الصَّدْعِ «12» إِنَّهُ لَقَوْلٌ فَصْلٌ «13» وَ ما هُوَ بِالْهَزْلِ «14» إِنَّهُمْ يَکِيدُونَ کَيْداً «15» وَ أَکِيدُ کَيْداً «16» فَمَهِّلِ الْکافِرِينَ أَمْهِلْهُمْ رُوَيْداً «17»

به نام خداوند بخشنده بخشايشگر

سوگند به آسمان و کوبنده ي شب! * و تو چه مي‏داني کوبنده ي شب چيست؟! * همان ستاره ي درخشان و شکافنده ي تاريکيهاست! * (به اين آيت بزرگ الهي سوگند) که هر کس مراقب و محافظي دارد! * انسان بايد بنگرد که از چه چيز آفريده شده است؟! * از يک آب جهنده آفريده شده است، *آبي که از ميان پشت و سينه ‏ها خارج مي‏شود. * مسلما او ( خدايي که انسان را از چنين چيز پستي آفريد) مي‏تواند او را بازگرداند. * در آن روز که اسرار نهان (انسان) آشکار مي شود، * و براي او هيچ نيرو و ياوري نيست. * سوگند به آسمان پرباران، * و سوگند به زمين پرشکاف (که گياهان از آن سر برمي‏آورند)، * که اين (قرآن) سخني است که حق را از باطل جدا مي‏کند، * و هرگز شوخي نيست. * آنها پيوسته حيله مي‏کنند، * و من هم در برابر آنها چاره مي‏کنم. * حال که چنين است کافران را (فقط) اندکي مهلت ده (تا سزاي اعمالشان را ببينند)!

تفسیر نمونه :

انسان بايد نگاه کند که از چه چيز آفريده شده؟!

سپس به عنوان يک استدلال بر مسأله‏ي معاد در برابر کساني که آن را غير ممکن مي‏شمردند مي‏فرمايد: «انسان بايد نگاه کند از چه چيز آفريده شده است»؟! (فلينظر الانسان مم خلق). و به اين ترتيب قرآن دست همه‏ي انسان ها را گرفته و به خلقت نخستين باز مي‏گرداند، و با يک جمله استفهاميه از آنها مي‏پرسد «آفرينش شما از چه بوده است».

از يک آب جهنده آفريده شده است.

و بي‏آنکه منتظر پاسخ آنها باشد جواب اين سؤال را که روشن است خودش مي‏دهد، و مي‏افزايد: «او از يک آب جهنده آفريده شد»! (خلق من ماء دافق) که اين توصيفي است براي نطفه‏ ي مرد که در آب مني شناور است، و به هنگام بيرون آمدن جهش دارد.

آبي که خارج مي‏شود از ميان «پشت» و «سينه‏ ها».

و بعد در توصيف ديگري از اين آب مي‏گويد:
«خارج مي‏شود از ميان صلب و ترائب» (يخرج من بين الصلب والترائب). «صلب» به معني پشت است و اما «ترائب» جمع «تريبه» بنابر مشهور ميان علماي لغت استخوانهاي بالاي سينه است، همانجا که گردن‏بند روي آن قرار مي‏گيرد، چنانکه اين منظور در لسان‏العرب مي‏گويد: قال اهل اللغة اجمعون موضع القلادة من الصدر. در عين حال معاني متعدد ديگري نيز براي آن ذکر کرده است، از جمله اينکه «ترائب» به معني قسمت پيش روي انسان است (در مقابل صلب که پشت انسان است) يا اينکه «ترائب» به معني دستها و پاها و چشمها است، يا اينکه مجموعه‏ي استخوانهاي سينه، و يا چهار دنده از طرف راست و چهار دنده از طرف چپ است.

به هر حال در اينکه منظور از «صلب» و «ترائب» در اين آيه‏ي شريفه چيست؟ در ميان مفسران گفتگوي بسيار است و تفسيرهاي فراواني براي آن گفته‏ اند از جمله: – «صلب» اشاره به خود مردان و «ترائب» اشاره به زنان است چرا که مردان مظهر صلابت، و زنان مظهر لطافت و زينتند، بنابراين آيه اشاره به ترکيب نطفه‏ ي انسان از نطفه مرد و زن مي‏کند در اصطلاح امروز «اسپرم» و «اوول» ناميده مي‏شود.

– «صلب» اشاره به پشت مرد، و «ترائب» اشاره به سينه و قسمتهاي جلو بدن او است، بنابراين منظور نطفه ‏ي مرد است که از قسمتهاي درون شکم که در ميان پشت و قسمت جلو قرار دارد خارج مي‏شود. منظور خروج جنين است از رحم زن که ميان پشت و قسمتهاي جلو بدن او قرار گرفته است.

– بعضي گفته‏اند اين آيه اشاره به يک نکته دقيق علمي است که اکتشافات اخير از روي آن پرده برداشته و در عصر نزول قرآن مسلماً از همه پنهان بود، و آن اينکه: نطفه از «بيضه» مرد و «تخمدان» زن گرفته مي‏شود، و مطالعات دانشمندان جنين‏شناسي نشان مي‏دهد که اين دو در ابتداي امر که در جنين ظاهر مي‏شوند در مجاورت کليه‏ها قرار دارد، و تقريباً مقابل وسط ستون فقرات در ميان صلب (پشت) و ترائب (پائين‏ترين دنده‏هاي انسان) قرار گرفته، سپس با گذشت زمان و نمو اين دو عضو تدريجا از آن محل پائين مي‏آيند، و هر کدام در موضع فعلي خود جاي مي‏گيرد، و از آنجا که پيدايش انسان از ترکيب نطفه‏ي زن و مرد است، و محل اصلي اين دو در آغاز در ميان «صلب» و «ترائب» قرار دارد، قرآن چنين تعبيري را انتخاب کرده، تعبيري که در آن روز براي هيچکس شناخته شده نبود، و علم جنين‏شناسي جديد پرده از روي آن برداشته است.

به تعبير روشنتر بيضه‏ي مرد و تخمدان زن در آغاز پيدايش يعني در آن هنگام که مرد و زن خود در عالم جنين بودند در پشت آنها قرار داشت تقريباً محاذي وسط ستون فقرات بود، به طوري که مي‏توان گفت دستگاه نطفه‏ساز مرد و دستگاه نطفه‏ساز زن هر دو بين صلب و ترائب بودند، ولي تدريجاً که خلقت مرد و زن در شکم مادر کامل مي‏شود از آنجا جدا شده و تدريجا به پائين مي‏آيند، به طوري که هنگام تولد بيضه مرد به خارج از شکم و در کنار آلت تناسلي قرار مي‏گيرد، و تخمدان زن در مجاورت رحم.

ولي اشکال مهم اين تفسير اين است که قرآن مي‏گويد آن آب جهنده از ميان صلب و ترائب خارج مي‏شود، يعني به هنگام خروج آب از ميان اين دو مي‏گذرد، در حالي که طبق اين تفسير در حال خروج آب نطفه چنين نيست، بلکه دستگاه نطفه‏ساز در آن موقعي که خود در شکم مادر بود ميان صلب و ترائب قرار داشت، از اين گذشته تفسير ترائب به آخرين دنده پائين خود خالي از بحث و گفتگو نيست.

– منظور از اين جمله اين است که مني در حقيقت از تمام اجزاي بدن انسان گرفته مي‏شود، و لذا به هنگام خروج توأم با هيجان کلي بدن، و بعد از آن همراه با سستي تمام بدن است، بنا بر اين «صلب» و «ترائب» اشاره به تمام پشت و تمام پيش روي انسان مي‏باشد.

– بعضي نيز گفته‏اند عمده‏ترين عامل پيدايش مني «نخاع شوکي» است که در پشت مرد و سپس قلب و کبد است که يکي زير استخوانهاي سينه و ديگري در ميان اين دو قرار دارد، و همين سبب شده که تعبير ما بين «صلب» و «ترائب» براي آن انتخاب گردد.

ولي قبل از هر چيز بايد به اين نکته‏ي مهم براي حل مشکل توجه داشت که در آيات فوق تنها سخن از نطفه‏ ي مرد در ميان است، زيرا تعبير به«ماء دافق» (آب جهنده) درباره‏ي نطفه مرد صادق است نه زن، و همان است که ضمير «يخرج» در آيه‏ي بعد به آن بازمي‏گردد، و مي‏گويد: «اين آب جهنده از ميان صلب و ترائب بيرون مي‏آيد».
روي اين حساب شرکت دادن زن در اين بحث قرآني مناسب به نظر نمي‏رسد، بلکه مناسبترين تعبير همان است که گفته شود قرآن به يکي از دو جزء اصلي نطفه که همان نطفه‏ ي مرد است، و براي همه محسوس مي‏باشد، اشاره کرده، و منظور از «صلب» و «ترائب» قسمت پشت و پيش روي انسان است، چرا که آب نطفه‏ي مرد از ميان اين دو خارج مي‏شود.

اين تفسيري است روشن و خالي از هرگونه پيچيدگي و هماهنگ با آنچه در کتب لغت در معني اين دو واژه آمده است، در عين حال ممکن است حقيقت مهمتري در اين آيه نيز نهفته باشد که در حد علم امروز براي ما کشف نشده و اکتشافات دانشمندان در آينده پرده از روي آن برخواهد داشت.

منبع : تفسير نمونه مرجع عالیقدر اسلام آیت الله مكارم شیرازى

در این رابطه :

موضوع : تلاوت سوره طارق

قاری : استاد عبدالباسط

مدت زمان : 5 دقیقه و 44 ثانیه

حجم فایل : 3/4 مگا بایت

فرمت : MP4

نوع فایل : تصویری

دریافت فایل

منبع : سایت آپارات

نظر بدهید

آدرس ایمیلتان منتشر نمیشودگزینه های الزامی ستاره دار شده اند *

*

18 − 14 =

رفتن به بالا