شما اینجا هستید: خانه / انسان و قرآن / انسان به روایت قرآن / اعمال انسان ( قسمت دوم)

Flash Required

Flash is required to view this media. Download Here.

اعمال انسان ( قسمت دوم)


اعمال انسان

سوره الاسراء آیه 13

( قسمت دوم)

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ *

وَ کُلَّ إِنسانٍ أَلْزَمْناهُ طائِرَهُ فِي عُنُقِهِ وَ نُخْرِجُ لَهُ يَوْمَ الْقِيامَةِ کِتاباً يَلْقاهُ مَنْشُوراً «13»

ترجمه :

به نام خداوند بخشنده بخشايشگر *

و هر انساني، اعمالش را بر گردنش آويخته ‏ايم؛ و روز قيامت، کتابي براي او بيرون مي‏آوريم که آن را در برابر خود، گشوده مي‏بيند. (اين همان نامه ي اعمال اوست.)

تفسیر نمونه :

اعمال هر انساني را به گردنش قرار داده‏ايم، و روز قيامت کتابي براي او بيرون مي‏آوريم که آنرا در برابر خود گشوده مي‏بيند.

چهار اصل مهم اسلامي

از آنجا که در آيات گذشته سخن از مسائل مربوط به «معاد» و «حساب» در ميان بود، در آيات مورد بحث به مسأله‏ ي «حساب اعمال انسانها» و چگونگي آن در روز قيامت پرداخته مي‏گويد: «اعمال هر انساني را به گردنش قرار داده‏ايم»! (و کل انسان الزمناه طائره في عنقه).

«طائر» به معني پرنده است، ولي در اينجا اشاره به چيزي است که در ميان عرب معمول بوده که به وسيله‏ ي پرندگان، فال نيک و بد مي‏زدند، و از چگونگي حرکت آنها نتيجه‏ گيري مي‏کردند.

مثلا اگر پرنده‏اي از طرف راست آنها حرکت مي‏کرد آنرا به فال نيک مي‏گرفتند، و اگر از طرف چپ حرکت مي‏کرد آنرا به فال بد مي‏گرفتند.

لذا غالبا اين کلمه به معني فال بد زدن به کار مي‏رود، در حالي که «تفأل» بيشتر به فال نيک زدن گفته مي‏شود.

در آيات قرآن نيز کرارا «تطير» به معني فال بد آمده است مانند: و ان تصبهم سيئة يطيروا بموسي و من معه: «هر گاه ناراحتي به فرعونيان مي‏رسيد آنرا از شوم بودن وجود موسي و همراهانش مي‏دانستند»! (اعراف- 131)

و در سوره نمل آيه 47 مي‏خوانيم: قالوا اطيرنا بک و بمن معک: مشرکان قوم صالح عليه‏السلام به اين پيامبر بزرگ «گفتند ما تو و يارانت را شوم مي‏دانيم و به فال بد مي‏گيريم»!

در احاديث اسلامي مي‏خوانيم که از «تطير» نهي شده است، و راه مبارزه‏ي با آن «توکل بر خدا» معرفي گرديده است.

به هر حال، «طائر» در آيه‏ي مورد بحث، نيز اشاره به همين معني است، يا به معني «بخت و طالع» که قريب الافق با مسأله فال نيک و بد است مي‏باشد.

قرآن در حقيقت مي‏گويد: فال نيک و بد، و طالع سعد و نحس، چيزي جز اعمال شما نيست که به گردنتان آويخته است!.

تعبير به «الزمناه» (ملازم او ساخته‏ ايم) و تعبير به «في عنقه» (در گردن او)
همه دليل بر اين است که اعمال انسان و نتائج آن در دنيا و آخرت از او جدا نمي‏شوند، و بايد در همه حال عهده‏دار و مسئول آنها باشد، هر چه هست عمل است و بقيه همه حرف.

بعضي از مفسران اين احتمال را نيز در اطلاق کلمه ‏ي «طائر» بر اعمال انساني داده‏ اند که اعمال خوب و بد انسان گوئي همچون پرنده‏اي از وجود او برمي‏خيزد لذا به آن «طائر» اطلاق شده است.

مفسران در معني «طائر» در آيه‏ي مورد بحث، احتمالات متعدد ديگري نيز ذکر کرده‏اند: از جمله «طائر» به معني «بهره‏ ي انسان از خوب و بد»، يا به معني «دليل و راهنما» و يا به معني «نامه‏ ي اعمال» و يا به معني «يمن و شوم» است.

ولي بعضي از اين تفسيرها به همان معني که در آغاز ذکر کرديم بازمي‏گردد در حالي که بعضي ديگر از مفهوم آيه بسيار دور است.

قرآن سپس اضافه مي‏کند «ما روز قيامت کتابي براي او بيرون مي‏آوريم که آن را در برابر خود گشوده مي‏بيند» (و نخرج له يوم القيامة کتابا يلقاه منشورا).

روشن است که منظور از کتاب چيزي جز کارنامه‏ي عمل انسان نيست، همان کارنامه‏ اي که در اين دنيا نيز وجود دارد و اعمال او در آن ثبت مي‏شود، منتها در اينجا پوشيده و مکتوم است و در آنجا گشوده و باز.

تعبير به «نخرج» (بيرون مي‏آوريم) و همچنين تعبير به منشور (گشوده) نيز اشاره به همين معني است که آنچه در اينجا پنهان و سربسته است در آنجا آشکار و باز مي‏شود. درباره‏ي نامه‏ي اعمال و حقيقت آن در ذيل همين آيات، بحث خواهيم کرد.

نکته‏ ها:

تفأل و تطير (فال نيک و بد)

فال «نيک» و «بد» زدن در ميان همه‏ ي اقوام بوده و هست و به نظر مي‏رسد سرچشمه ي آن، عدم دسترسي به واقعيات و ناآگاهي از علل واقعي حوادث بوده است و به هر حال، بدون شک اين دو، اثر طبيعي ندارند، ولي داراي اثر رواني هستند: فال نيک اميدآفرين است در حالي که فال بد موجب يأس و نوميدي و ناتواني مي‏شود. و از آنجا که اسلام، هميشه از مسائل مثبت، استقبال مي‏کند، از فال نيک نهي نکرده، ولي فال بد را به شدت محکوم کرده است.

حتي در بعضي از روايات آنرا در سرحد شرک شمرده‏اند، از پيامبر صلي الله عليه و آله نقل شده که فرمود: الطيرة شرک: «فال بد زدن (و آنرا در برابر خدا در سرنوشت خويش مؤثر دانستن) يکنوع شرک به خدا است». و ما در اين زمينه، مفصلا در ذيل آيه‏ ي 131 سوره‏ ي اعراف بحث کرده‏ايم

جالب اينکه اسلام در بسياري از موارد اينگونه مفاهيم تخيلي و پنداري را در يک کانال صحيح و سازنده قرار داده و از آن بهره‏ برداري کرده است.

مثلا در مورد آنچه در ميان عوام معروف است که مي‏گويند فلان همسر، خوش قدم بود و يا بد قدم، و از آن روزي که به خانه فلانکس گام گذاشت و همسرش شد چنين و چنان گشت که قطعا به اين صورت خرافه‏اي بيش نيست، اسلام به آن شکل سازنده‏ي تربيتي داده: در حديثي از امام صادق عليه‏السلام مي‏خوانيم: من شوم المرئه غلاء مهرها و شدة مئونتها…: «از بدقدمي زن آنست که مهرش سنگين باشد و مخارج و هزينه‏اش زياد!…».

و در حديث ديگري از پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله مي‏خوانيم: اما الدار فشؤمها ضيقها و خبث جيرانها: «خانه شوم خانه‏ ي تنگ و تاريک و خانه‏اي است که همسايگان بد داشته باشد».

درست ملاحظه کنيد که همان الفاظي را که در مفاهيم خرافي مردم به کار مي‏برند استخدام براي مفاهيم واقعي و سازنده کرده است، و تفکر و انديشه‏اي که به بيراهه مي‏رفت به راه راست هدايت نموده.

اين بحث را با حديثي از پيامبر صلي الله عليه و آله که تأييدي است بر آنچه گفتيم پايان مي‏دهيم: اللهم لا خير الا خيرک، و لا طير الا طيرک و لا رب غيرک: «خداوندا نيکي تنها از ناحيه‏ ي تو است، هيچ فال نيک و بدي جز به اراده تو تحقق نمي‏يابد و پروردگاري جز تو نيست».

منبع : تفسير نمونه مرجع عالیقدر اسلام آیت الله مكارم شیرازى


تفسیر صوتی الاسراء ( آیات 12 الی 15 )

مفسر : آقای دکتر محمد علی انصاری

حجم : 5/29 مگا بایت

مدت :  46 دقیقه و 15 ثانیه

( دریافت فایل صوتی )

منبع : سایت راسخون

نظر بدهید

رفتن به بالا