هرگز فریاد مزن
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ
وَ اقْصِدْ فی مَشْیِکَ وَ اغْضُضْ مِنْ صَوْتِکَ إِنَّ أَنْکَرَ اْلأَصْواتِ لَصَوْتُ الْحَمیرِ *
به نام خداوند بخشنده بخشایشگر *
(پسرم! ) در راهرفتن ، اعتدال را رعایت کن ؛ از صدای خود بکاه (و هرگز فریاد مزن) که زشتترین صداها صدای خران است . *
( سوره لقمان آیه ۱۹ )
In the Name of Allah , the Beneficent , the Merciful
And pursue the right course in your going about and lower your voice ; surely the most hateful of voices is braying of the asses
( Quran – Luqman – ( ۳۱:۱۹))
تفسیر نمونه
( پسرم! ) در راه رفتن اعتدال را رعایت کن، از صدای خود بکاه (و هرگز فریاد مزن) که زشتترین صداها صدای خران است.
در آیه ی بعد دو برنامه ی دیگر اخلاقی را که جنبه ی اثباتی دارد- در برابر دو برنامه گذشته که جنبه نفی داشت- بیان کرده میگوید: «پسرم! در راه رفتنت اعتدال را رعایت کن» (واقصد فی مشیک). «و در سخن گفتنت نیز رعایت اعتدال نما و از صدای خود بکاه و فریاد مزن» (واغضض من صوتک) . «چرا که زشتترین صداها صدای خران است»! (ان انکر الاصوات لصوت الحمیر ) .
در واقع در این دو آیه از دو صفت، نهی و به دو صفت، امر شده: «نهی» از «خودبرتربینی» و «خودپسندی»، که یکی سبب میشود انسان نسبت به بندگان خدا تکبر کند و دیگری سبب میشود که انسان خود را در حد کمال پندارد و در نتیجه درهای تکامل را به روی خود ببندد هر چند خود را با دیگری مقایسه نکند. گرچه این دو صفت غالبا توأمند و ریشه ی مشترک دارند ولی گاه از هم جدا میشوند.
و «امر» به رعایت اعتدال در «عمل» و «سخن»، زیرا تکیه روی اعتدال در راه رفتن یا آهنگ صدا در حقیقت به عنوان مثال است.
و به راستی کسی که این صفات چهارگانه را دارد انسان موفق و خوشبخت و پیروزی است، در میان مردم محبوب و در پیشگاه خدا عزیز است.
قابل توجه اینکه ممکن است در محیط زندگی ما صداهائی ناراحت کننده تر از صدای خران باشد (مانند صدای کشیده شدن بعضی از قطعات فلزات به یکدیگر که انسان به هنگام شنیدنش احساس میکند، گوشت اندامش فرومیریزد!) ولی بدون شک این صداها جنبه عمومی و همگانی ندارد. بعلاوه ناراحت کننده بودن با زشتتر بودن فرق دارد، آنچه به راستی از صداهای معمولی که انسان میشنود از همه زشتتر است همان صدای الاغ میباشد، که نعره ها و فریادهای مغروران و ابلهان به آن تشبیه شده است.
نه تنها زشتی از نظر بلندی صدا و طرز آن، بلکه گاه به جهت بیدلیل بودن، چرا که به گفته بعضی از مفسران صدای حیوانات دیگر غالبا به واسطه نیازی است، اما این حیوان گاهی بیجهت و بدون هیچگونه نیاز و بیهیچ مقدمه فریاد را وقت و بیوقت سر میدهد! و شاید به همین دلیل است که در بعضی از روایات نقل شده که هرگاه صدای الاغ بلند میشود شیطانی را دیده است. بعضی گفتهاند فریاد هر حیوانی تسبیح خدا است جز صدای الاغ!
به هر حال از همه این سخنها که بگذریم زشت بودن این صدا از میان صداها نیاز به بحث و گفتگو ندارد. و اگر میبینیم در بعضی از روایات که از امام صادق علیهالسلام نقل شده این آیه به عطسهای که با صوت بلند ادا میشود و یا داد و فریاد به هنگام سخن گفتن تفسیر گردیده در حقیقت بیان مصداق روشنی از آن است.
آداب سخن گفتن
در اندرزهای لقمان اشارهای به آداب سخن گفتن شده بود و در اسلام باب وسیعی برای این مسأله گشوده شده، از جمله اینکه: تا سخن گفتن ضرورتی نداشته باشد سکوت از آن بهتر است.
چنانکه در حدیثی از امام صادق علیهالسلام میخوانیم: السکوت راحه للعقل: «سکوت مایه ی آرامش فکر است».
و در حدیثی از امام علی بن موسی الرضا علیهالسلام آمده است من علامات الفقه: العلم و الحلم و الصمت، ان الصمت باب من ابواب الحکمه: «از نشانه های فهم و عقل، داشتن آگاهی و بردباری و سکوت است، سکوت دری از درهای حکمت است».
ولی البته در روایات دیگر تاکید شده است، «در مواردی که سخن گفتن لازم است مؤمن باید هرگز سکوت نکند» «پیامبران به سخن گفتن دعوت شدند نه به سکوت»، «وسیله ی رسیدن به بهشت و رهائی از دوزخ، سخن گفتن به موقع است».
آداب معاشرت
آنقدر که در روایات اسلامی وسیله پیامبر صلی الله علیه و آله و ائمه اهلبیت علیهمالسلام به مساله تواضع و حسن خلق و ملاطفت در برخوردها و ترک خشونت در معاشرت، اهمیت داده شده است به کمتر چیزی اهمیت داده شده. بهترین و گویاترین دلیل در این زمینه خود روایات اسلامی است، که نمونه ای از آن را در اینجا از نظر میگذرانیم.
شخصی نزد پیامبر صلی الله علیه و آله آمد، عرض کرد یا رسول الله او صنی، فکان فیما اوصاه ان قال الق اخاک بوجه منبسط: «مرا سفارش کن، فرمود: برادر مسلمانت را با روی گشاده ملاقات کن».
در حدیث دیگری از پیامبر صلی الله علیه و آله میخوانیم: ما یوضع فی میزان امرء یوم القیامه افضل من حسن الخلق!: «در روز قیامت چیزی برتر و بالاتر از حسن خلق در ترازوی عمل کسی نهاده نمیشود»!.
در حدیث دیگری از امام صادق علیهالسلام آمده است: البر و حسن الخلق یعمران الدیار و یزیدان فی الاعمار: «نیکوکاری و حسن خلق، خانه ها را آباد و عمرها را زیاد میکند».
و نیز از رسول خدا صلی الله علیه و آله نقل شده: اکثر ما تلج به امتی الجنه تقوی الله و حسن الخلق: «بیشترین چیزی که سبب میشود امت من به خاطر آن وارد بهشت شوند تقوای الهی و حسن خلق است».
در مورد تواضع و فروتنی نیز از علی علیهالسلام میخوانیم: زینه الشریف التواضع: «آرایش انسانهای با شرافت فروتنی است».
و بالاخره در حدیثی از امام صادق علیهالسلام میخوانیم: التواضع اصل کل خیر نفیس و مرتبه رفیعه و لو کان للتواضع لغه یفهمها الخلق لنطق عن حقایق ما فی مخفیات العواقب… و من تواضع لله شرفه الله علی کثیر من عباده… و لیس لله عز و جل عباده یقبلها و یرضاها الا و بابها التواضع: «فروتنی ریشه ی هر خیر و سعادتی است، تواضع مقام والائی است و اگر برای فروتنی زبان و لغتی بود که مردم میفهمیدند بسیاری از اسرار نهانی و عاقبت کارها را بیان میکرد… کسی که برای خدا فروتنی کند، خدا او را بر بسیاری از بندگانش برتری میبخشد… هیچ عبادتی نیست که مقبول درگاه خدا و موجب رضای او باشد مگر اینکه راه ورود آن فروتنی است».
منبع : تفسیر نمونه ، اثر مرجع عالیقدر اسلام آیت الله مکارم شیرازى
در همین زمینه:
- تفسیر صوتی آیات ۱۸ الی ۲۰ سوره لقمان ( مفسر : آقای دکتر محمد علی انصاری )